kayhan.ir

کد خبر: ۲۵۷۰۸۳
تاریخ انتشار : ۱۲ دی ۱۴۰۱ - ۱۸:۲۳
نگاهی به اهمیت و آثار تفکر از نگاه آموزه‌های دینی

ای برادر، تو همه ‌اندیشه‌ای          

 
 
 
 
فرشته محیطی
تفکر یعنی‌اندیشه ورزی، نوعی عملیات عقل و ذهن است. به این معنا که انسان با بهره‌گیری از عقل و ابزارهای شناختی دیگر، از معلومی حرکت کرده و در یک نظام منطقی، مجهولی را کشف کرده و می‌شناسد. عملیات تفکر از ویژگی‌های انسان است و بلکه اوج انسانیت در همین تفکر اوست؛ چرا شناخت حقایق هستی و حرکت در مسیر کمالی تنها با تفکر امکان‌پذیر است و حقیقت انسان در ‌اندیشه و‌اندیشه ورزی بروز و ظهور می‌کند. نویسنده در این مطلب جایگاه و کارکردهای تفکر را بر اساس آموزه‌های اسلامی واکاوی کرده است.
***
اندیشه ورزی‌،حقیقت انسان
فکر به معنای ‌اندیشه و تفکر به معنای ‌اندیشه‌ورزی، نوعى سير و مرور بر معلومات حاضر در نزد انسان، جهت دستيابى به مجهول است.
(الميزان، ج‌2، ص‌248)
 بر اساس آموزه‌های قرآنی انسان پس از تولد هیچ‌گونه علمی ندارد و خداوند با ابزارهایی که در اختیار وی گذاشته یعنی حواس پنج‌گانه به ویژه گوش و چشم و نیز قلب (عقل) توانایی شناختی و علم را به انسان داده است. 
خداوند می‌فرماید: و خدا شما را از شكم مادرانتان- در حالى كه چيزى نمى‏دانستيد- بيرون آورد و براى شما گوش و چشمها و دلها قرار داد، باشد كه سپاسگزارى كنيد.(نحل، آیه 78) پس از اینکه انسان معلوماتی را از طریق حس به دست آورده و با قلب خویش تجزیه و تحلیل کرد، زمینه برای کشف مسائل دیگر را فراهم می‌آورد. این فرآیند همچنان ادامه می‌یابد تا به جایی می‌رسد که انسان از محسوس عبور کرده و به معقولات می‌رسد و مفاهیم انتزاعی و مجرد را درک می‌کند و در نهایت معقولات ثانوی و کلیاتی چون جوهر و عرض را درک می‌کند و از آن عبور کرده و ملکوت اشیاء را که مراحل برتر است با قلب، شهود می‌کند.
مقامی که انسان در آغاز راه کشف و شناخت معلومات تجربه می‌کند، همان مقام تفکر است؛ یعنی با هر معلومی که به دست می‌آید آن را چراغی قرار می‌دهد تا مجهولی را کشف کند. این‌گونه است که تفکر به مهم‌ترین عمل عقلی بشر تبدیل می‌شود؛ چرا که انسان با تفکر است که می‌تواند حقایق هستی را کشف کرده و مجهولات را تبدیل به معلومات کند.
ارزش تفکر در آیات و روایات برای انسان چنان مهم دانسته شده که همه حقیقت انسان را به آن دانسته‌اند؛ چرا که این تفکر و تعقل است که انسان را از جهالت بیرون آورده و در مسیر کمالی قرار می‌دهد و زمینه‌ساز خدایی شدن او می‌شود.
مولوی نیز بر اساس همین آیات و روایات است که چنین می‌سراید:
ای برادر تو همه ‌اندیشه‌ای          
مابقی خود استخوان و ریشه ای
 گر گل است ‌اندیشه تو گلشنی     
 وربود خاری، تو هیمه گلخنی
البته انسان هر از گاهی گرفتار غفلت می‌شود یا معلوماتی که کشف کرده را فراموش می‌کند که در این صورت نیازمند ذکر و تذکر است. پس میان تفکر و تذکر فرق است؛ چنان‌که شیخ طبرسی در مجمع‌البیان
در بیان فرق آن دو می‌نویسد که تفكّر، شناخت شيىء است، هرچند هيچ‌گونه اطّلاعى از آن نداشته باشيم؛ ولى تذكّر در موردى است كه انسان از پيش با آن موضوع آشنا باشد. (مجمع‌البيان، ج‌5‌-‌6‌، 
ص‌236)
ارزش و اهمیت تفکر
با نگاهی به آثار و برکات تفکر در زندگی بشر می‌توان اهمیت و ارزش آن را به دست آورد. از آیات قرآن بر می‌آید که همه ارزش انسان در گرو تفکر است؛ خداوند در آیاتی از جمله آیه 22 سوره انفال و نیز 44 سوره فرقان می‌فرماید که تفکر، تعقّل و‌انديشه، از معيارهاى ارزش و كرامت آدمى در پيشگاه خداوند است؛ زیرا انسان، با تفکر است که حقایق هستی را کشف کرده و مجهولات آن را کنار می‌زند و مسیر زندگی خود را می‌یابد.(یونس، آیه 42؛ نحل، آیه 44)
تفکر برای انسان چنان اهمیت دارد که حقیقت انسانی را باید در آن جست، برهمین اساس خداوند بارها به تفکر به شکل فردی و جمعی از طریق مشورت با دیگران تشویق کرده است. (سباء، آیه 64؛ بقره، آیات 164 و 219 و 242 و 266) از همین رو کسی را که ترک تفکر کند توبیخ می‌کند (یوسف، آیه 105) و خاستگاه و ریشه کفر کافران را در اعراض آنان از تفکر می‌داند.(انعام، آیات 4 و 5؛ یس، آیه 64 )
خداوند می‌فرماید که تفکر در آفرینش آسمان و زمین، موجب می‌شود تا حقایق هستی بر انسان معلوم شود و خداشناس شده (بقره، آیات 73 و 164 و 266)، و هدفمندی خلقت و حکمت آفرینش بر او آشکار شود.(آل عمران، آیه 191؛ روم، آیه 8) همین تفکر است که زمینه‌ساز ایمان انسان به خدا
(آل عمران،‌آیات 191 و 193)،‌ معاد و آخرت
(آل عمران، آیات 191 تا 194؛ یوسف، آیه 109؛ ملک، آیات 9 و 10)،‌ بهشت و دوزخ(همان) و هدایت‌های الهی از طریق پیامبران و کتب آسمانی از جمله قرآن (نساء، آیه 82؛ اعراف، آیه 185؛انبیاء، آیه 10؛ طه، آیه 89؛ محمد، آیه 24) می‌شود.
تفکر درافعال و قدرت خدا، برترین عبادت
از مطالب پیشین روشن شد که انسان حقایق هستی را از طریق تفکر به دست می‌آورد و ایمان آدمی به خدا و قیامت و وحی و هدایت تشریعی و تکوینی نیز در گرو تفکر است. 
اصولا انسان خداشناسی و هستی شناسی و ایمان را به دلیل تفکر داراست و اگر تفکر نباشد هیچ ایمانی شکل نمی‌گیرد و انسان مسیر درست را نخواهد شناخت و به دوزخ می‌رود.(ملک، آیه 10)
بنابراین ریشه و خاستگاه خداشناسی و ایمان در تفکر و تعقل نهفته است. بر پایه آموزه‌های اسلام، اخلاق و دینداری بشر در گرو تعقل و تفکر است.(اصول کافی، ج 1، کتاب عقل و جهل) بر همین اساس است که عبادت و بندگی بر پایه تفکر و تعقل ارزشمند است؛ چرا که هر عمل عبادی و آیینی که انسان به جا می‌آورد می‌بایست با علم به خداشناسی و درک صفات و اسمای الهی باشد تا عبادتی از روی علم و یقین باشد.
همین جایگاه والای تفکر در ‌اندیشه اسلامی موجب شده که مهم‌ترین عبادت‌، تفکر دانسته شود، چنان‌که امام صادق‌(ع) می‌فرماید: فِکرَةُ ساعَةٍ خَیرٌ مِن عِبادَةِ اَلفِ سَنَةٍ؛ یک ساعت ‌اندیشیدن در خیر و صلاح از هزار سال عبادت بهتر است.(بحارالانوار،ج71ص326)
استاد مطهری درباره تاکید فراوان آموزه‌های دینی بر تفکر می‌نویسد: ما چون فقط قرآن خودمان را مطالعه می‌كنیم و كتابهای دیگر را مطالعه نمی‌كنیم، كمتر به ارزش این همه تكیه كردن قرآن به تفكر پی می‌بریم. شما هیچ كتابی (نه مذهبی و نه غیر مذهبی) پیدا نمی‌كنید كه تا این‌اندازه بشر را به تفكر سوق داده باشد؛ همواره می‌گوید فكر كنید؛ در همه مسائل: تاریخ، خلقت، خدا، انبیا و نبوت، معاد، تذكرات و تعلیمات انبیا و مسائل دیگر. 
تفكر حتی عبادت شمرده می‌شود. مكرر شنیده اید
 احادیث زیادی را كه به این عبارت است: تَفَكُّرُ ساعَةٍ خَیْرٌ مِنْ عِبادَهًْ سَنَةً، تَفَكُّرُ ساعَةٍ خَیْرٌ مِنْ عِبادَهًْ سِتّینَ سَنَةً، تَفَكُّرُ ساعَةٍ خَیْرٌ مِنْ عِبادَهًْ سَبْعینَ سَنَةً. یك ساعت فكر كردن، از یك سال عبادت كردن افضل است، از شصت سال عبادت كردن افضل است، از هفتاد سال عبادت كردن افضل است. این تغییر تعبیرات- همان طور كه بسیاری از علما گفته‌اند- به واسطه این است كه نوع و موضوع تفكرها فرق می‌كند: یك تفكر است كه انسان را به‌اندازه یك سال عبادت جلو می‌برد، یك تفكر است كه او را به‌اندازه شصت سال عبادت  جلو می‌برد، یك تفكر است كه او را به‌اندازه هفتاد سال عبادت جلو می‌برد.(مجموعه آثار شهید مطهری‌، ج24، ص 370)
البته از آنجا که تفکر می‌تواند بر پایه اصول عقلانی و فطری و یا بر خلاف آن باشد، تفکری ارزش دارد که در جهت شناخت حقایق باشد تا گل و گلشن ایجاد کند. در میان تفکرات مثبت بشر برخی از حوزه‌های تفکری نیز از ارزش و اهمیت بیشتری برخوردار است که از جمله آنها تفکر در حوزه خداشناسی و آگاهی از صفات الهی به ویژه قدرت اوست. امام صادق‌(ع) در جایی دیگر در بیان برترین‌های عبادت، به تفکری خاص اشاره می‌کند که اهمیت بیشتری نسبت به دیگر حوزه‌های تفکری دارد. آن حضرت می‌فرماید: اَفضَلُ العِبادهًْ اِدمانُ التَّفکُّرفی اللهِ و فی قُدرَتهِ؛ برترین عبادت مداومت بر تفکر درباره خداوند و قدرت اوست.(جهادالنفس، ح53)
امام حسن عسکری‌(ع) نیز عبادت واقعی را در تفکر می‌داند؛ زیرا این تفکر است که ماهیت عبادت را تغییر می‌دهد و جهت مثبت آن را می‌افزاید و زندگی و سبک زندگی انسان را به شدت تحت تاثیر خود قرار می‌دهد. آن حضرت می‌فرماید: لَیسَتِ العِبادَهًْ کَثرَهًْ الصیّامِ وَ الصَّلوهًْ وَ انَّما العِبادَهًْ کَثرهًُْ التَّفَکُّر فی أمر اللهِ؛ عبادت کردن به زیادی روزه و نماز نیست، بلکه (حقیقت) عبادت، زیاد در کار خدا ‌اندیشیدن است.(تحف العقول، ص448)
راهکارهایی برای تقویت تفکر
برای تفکر موانعی وجود دارد که از آن جمله می‌توان به خیال پردازی اشاره کرد. خیال پردازی غیر از تفکر است؛ زیرا تفکر دارای نظام روشی و محتوایی است که در علم منطق به خوبی به آن پرداخته شده است.
غیر از موانع روشی و محتوایی که برای تفکر است، موانع دیگری نیز وجود دارد که به حالات انسانی به ویژه وضعیت بدنی و روانی انسان بستگی دارد. برخی از احوالات انسانی چون خستگی، افسردگی، اضطراب، هیجانات شدید و مانند آن می‌تواند مانع جدی در سر راه تفکر مثبت و منطقی باشد.
همچنین عواملی چون پرگویی و پرخوری ذهن و قلب را از فعالیت باز می‌دارد و انسان را به خیالات می‌کشاند یا خواب را بر وی مسلط می‌سازد یا فرصت تفکر و تعقل را از انسان سلب می‌کند.
از این رو در روایات برای مانع زدایی از تفکر به نقش سکوت و گرسنگی در تفکر اشاره شده است. 
لقمان حكيم‌(ع) درباره پرخوری و مانع بودن آن در تفکر می‌فرماید: يَا بُنَىَّ اِذَا امتَلأَتِ المَعِدَهًُْ نَامَتِ الفِكرَهًْ وَ خَرِسَتِ الحِكمَهًُْ وَ قَعَدَتِ الاَعضَاءُ عَنِ العِبادَهًْ؛ فرزندم هرگاه شكم پر شود، فكر به خواب مى‏رود و حكمت، از كار مى‏افتد و اعضاى بدن از عبادت باز مى‏مانند.(مجموعه ورام، ج 1، ص 102)
چنان‌که گفته شد پرگویی و سخن گفتن بی‌مورد خود مانع از تفکر است؛ زیرا تفکر فرآیندی پیچیده است که هر چه موضوع تفکر ژرف‌تر باشد شرایط تفکر و تحقق آن نیز سخت‌تر خواهد شد. از این رو سخن گفتن اجازه نمی‌دهد تا فکر در مسیر درست حرکت کند و منطقی به مسائل و موضوعات بپردازد. 
بر همین اساس در روایات بر سکوت به عنوان عامل مانع زدای از تفکر توجه داده شده است. البته پرواضح است که منظور از سکوت هر سکوتی نیست؛ زیرا سفیه و احمق نیز ممکن است سکوت کند ولی این سکوت هیچ دریچه‌ای به سوی علم و فکری نباشد. 
بنابراین مراد از سکوت و تاثیرات مثبت آن همان سکوت تفکری است. پيامبر (ص) در این باره می‌فرماید: اَوصانى رَبّى بِسَبعٍ: اَوصانى بِالاِخلاصِ فِى السِّرِّ وَ الْعَلانيَةِ وَ اَن اَعْفُوَ عَمَّن ظَلَمَنى و اُعْطىَ مَن حَرَمَنى و اَصِلَ مَنْ قَطَعَنى و اَن يَكونَ صَمْتى فِكْرا وَ نَظَرى عِبَرا؛ پروردگارم هفت چيز را به من سفارش فرمود: اخلاص در نهان و آشكار، گذشت از كسى كه به من ظلم کرده، بخشش به كسى كه مرا محروم كرده، رابطه با كسى كه با من قطع رابطه كرده و سكوتم همراه با تفكّر و نگاهم براى عبرت باشد.(كنزالفوائد،ج2،ص11)
امام على‌(ع) نیز با بیان تفاوت سکوت مومن از منافق می‌فرماید: إِنَّ الْمُؤْمِنَ... إذا سَكَتَ فَكَّرَ... وَالْمُنافِقُ إِذا سَكَتَ سَها؛ سكوت مؤمن تفكر و سكوت منافق غفلت است.(تحف العقول، ص212)
در زمينه تأثير سکوت در تعميق تفکّر و استوارى عقل، از رسول خدا (ص) نقل شده که فرمودند: «مؤمن کمتر سخن مى‌گويد و بسيار عمل مى‌کند و منافق بسيار سخن مى‌گويد و کمتر عمل مى‌کند.»(بحارالانوار، جلد 75، صفحه 312 )چرا که سکوت فضايي را ايجاد مي کند تفکر در آن امکان‌پذیر می‌شود و ذهن فعال و قلب متمرکز بر موضوع شده و به حل مجهول سرعت می‌بخشد. در این میان، شرایط خاصی چون شرایط سکوت شب و تاریکی آن که انسان از دیدن بسیاری از جلوه‌های ظاهری و فریبنده ناتوان است، فرصت تفکرات عقلانی بیشتر می‌شود و از همین رو در شب‌ها تفکر در‌باره هستی و معقولات ثانوی و ملکوت بهتر انجام می‌گیرد.
 محققان عقيده دارند که انسان در فضاهايي مثل قبرستان و يا نيمه شب و يا خلوت‌هايي که انسان در حالت آرام تري قرار دارد بهتر مي تواند راجع به وظايف و کاستي‌هاي خود فکر کند. وقتي انسان چند دقيقه در شبانه‌روز با خودش خلوت مي‌کند فرصتي مي‌يابد تا صداهاي اصلي درون خود را بشنود و آنها را در تصميم‌گيري‌هايش دخالت دهد. بسياري از تصميم‌هاي غلط ما نتيجه بي توجهي به فريادهاي فطرت و نداهاي درون ماست؛ بنابراين خلوت‌ها زمينه ساز تفکر هستند.
امام صادق‌(ع) نشانه عقل و سنجش انسان را در تفکر دانسته و فرموده است: «دليل العاقل التفکر و دليل التفکر الصمت؛ نشانه عاقل، فکر کردن و نشانه فکر کردن، سکوت کردن است.(تحف العقول‌، ص 406)
معمولاً ما غوغاهاي درون را نمي‌توانيم تحمل کنيم و در مسير سرازير شدن هوس‌ها و خواسته‌ها و سؤالات هم زمان و مهاجمي که قرار مي‌گيريم فرار را بر قرار ترجيح مي دهيم و براي اين فرارها به پناهگاه‌هايي از جنس هيجان يا تخدير يا سرگرمي و يا لهو وبازي و... رو مي آوريم. يک دليل مهم تغيير ذائقه نسل ما دوري از خلوت‌ها و توجه‌هاست؛ به عبارتي ناتواني در رويارويي با خود. اگر فکر کردن در خلوت‌ها و سکوت‌ها را تمرين کنيم و لذت خلوت با خود را بچشيم‌،هم فکرمان بهتر کار مي کند و هم مديريت بيشتر و بهتري نسبت به احساسمان خواهيم داشت.
 در روايت ديگرى از امام اميرالمؤمنين‌(ع) آمده است: اکثر صمتک يتوفر فکرک و يستنر قلبک و يسلم الناس من يدک؛ بسيار سکوت کن تا فکرت زياد شود و عقلت نورانى شود و مردم از دست (و زبان) تو سالم بمانند.
(غرر الحكم / 3725) همان‌طور که مشاهده مي شود رابطه دقيق و معناداري بين بارور شدن فکر و‌انديشه، با سکوت وجود دارد؛ دليل آن هم روشن است؛ زيرا قسمت مهمّى از نيروهاى فکرى انسان در زوائد گفتاري و سخنان بيهوده از ميان مى رود؛ هنگامى که انسان سکوت را پيشه مى کند، اين نيروها متمرکز مى شود و فکر و‌انديشه را به کار مى‌اندازد و درهای حکمت به روى انسان گشوده مي شود؛ به همين دليل، مردم سخن گفتن بسيار را دليل کم عقلى مى‌شمرند و افراد کم عقل سخنان بيهوده بسيار مى گويند.